کارآفريني راهکاري مهم براي توسعه اشتغال زنان
کارآفريني راهکاري مهم براي توسعه اشتغال زنان
کارآفريني راهکاري مهم براي توسعه اشتغال زنان
براساس نتايج يادشده، هم اکنون حدود 65 درصد صندلي هاي دانشگاه ها توسط زنان اشغال شده است در حالي که در بازار کار کشور، مشارکت زنان کمتر از 13 درصد است. به عبارتي مشارکت زنان کمتر از يک پنجم حضور آنها در دانشگاه هاي کشور است.
نابرابري چنين گسترده حاکي از آن است که بازار کار کشور هنوز مناسب کار زنان در ابعاد گسترده نيست و زنان به ويژه زنان داراي تحصيلات دانشگاهي با مشکلات بيشتري، براي حضور فعال در بازار کسب و کار مواجه هستند.
در چنين عرصه اي که هنوز براي فعاليت اقتصادي زنان شرايط بهبود نيافته است بنابراين زنان با تاکيد بر توانمندي هاي خود، بايد بتوانند زمنيه ايجاد کار را براي خود فراهم کنند و اين مهم نياز به سخت کوشي و پشتکار مضاعفي دارد که در زنان دور از انتظار نيست.
جامعه همواره با اشتغال زنان به گونه اي برخورد مي کند که نقش اجتماعي آنها محور نقش آنها در خانواده است بنابراين بهبود پايگاه اجتماعي آنها با توجه به اين نقش با دشواري هاي بيشتري نسبت به مردان برخوردار مي شود.
شکي نيست، زناني که در عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي فعاليت مي کنند خود را نسبت به ساير زناني که از اين موقعيت مبري هستند، متفاوت مي دانند.
جوامعي که شرايط اجتماعي در آن به گونه اي تنظيم شده که زنان با شرايط مطلوب تري بتوانند در عرصه هاي بيرون از منزل فعاليت کنند. به طور يقين زناني که در فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي مشارکت مي کنند از پويايي و کارايي بيشتري نسبت به زناني که فقط در عرصه خانه فعاليت مي کنند، برخوردار مي باشند.
موانع اشتغال و کارآفريني زنان در ايران کم نيست و براي کاهش دشواري ها در زمينه هاي
يادشده زنان بايد مصمم تر از هميشه در جستجوي راهکارهايي براي حضور فعال تر در جامعه باشند.
بررسي وضعيت اشتغال زنان نشان مي دهد، جمعيتي از زنان کشور در بخش غيررسمي با اندک دستمزد مشغول به کار هستند.
طبق نتايج طرح آمارگيري نيروي کار در زمستان سال گذشته زنان فعال در عرصه هاي اقتصادي 5/44 درصد در بخش خدمات، 1/31 درصد در بخش صنعت و 4/24 درصد در بخش کشاورزي به کار اشتغال دارند.
پژوهش هاي انجام شده در زمينه کارآفريني زنان به دليل نوپايي مبحث، بسيار محدود است و از آنجا که حتي اشتغال زنان در ايران همواره با مسائلي مواجه است. کارآفريني زنان نيز بالطبع با مسائلي متعدد در زمينه هاي فردي، اجتماعي و اقتصادي مواجه است.
ويژگي هاي شخصيتي و همچنين زمينه هاي اجتماعي از مهمترين عوامل بروز کارآفريني در ميان زنان است. اعتماد به نفس زنان مي تواند منشا حضور فعال در عرصه هاي مختلف کسب و کار باشد.
شکي نيست بخشي از زمينه هاي فردي کارآفريني در مجموعه ويژگي هاي فرد وجود دارد اما بخشي ديگر مي تواند از طريق نظام آموزشي مبتني بر ايجاد خلاقيت و نوآوري در ميان دانش آموزان، شکل بگيرد.
فرهنگ سنتي از مجموعه عواملي است که همواره مي تواند به عنوان سد و مانعي براي حضور زنان در جامعه محسوب شود، بنابراين زنان در محيط هاي اجتماعي که شرايط آن تسهيل کننده فعاليت زنان است بيش از محيط هاي سنتي، مي توانند رشد کنند.
طي سال هاي اخير نرخ باروري در جامعه ايران کاهش چشمگيري يافته(حدود 5/1 درصد) و اين در حالي است که شرايط اجتماعي براي حضور زنان در فعاليت هاي اجتماعي از جمله تحصيل بيشتر، فراهم شده است.
شکي نيست نرخ باروري رابطه معکوسي با نرخ اشتغال زنان دارد اما به طور يقين اين موضوع تمام دليل عدم حضور زنان نيست به طوري که طي دهه اخير در کشور نرخ باروري کاهش يافته اما شاهد حضور زنان در عرصه هاي اقتصادي، نيستيم.
ابعاد وسيع تر عدم مشارکت اقتصادي زنان، حاکميت تفکري است که زنان و مردان را با توجه به جنسيت آنها به کارهاي زنانه و مردانه تقسيم بندي مي کنند. بنابراين در بررسي مسائل اجتماعي مشاهده مي کنيم همواره جامعه موضوع تقسيم کار زن و مرد را به زنان تحميل مي کند بدون اينکه تعديل بيشتري در عهده دار شدن وظايف اجتماعي زنان(نظير مراقبت با کيفيت از کودکان) برعهده گيرد.
شرايط اجتماعي در برخي موارد طوري تنظيم شده که اشتغال زنان را با دشواري همراه کرده است که از آن جمله عدم امنيت اجتماعي براي حضور زنان در برخي از مشاغل است.
مقايسه درآمدي نشان مي دهد همواره دستمزد زنان در مقابل کار برابر، کمتر از مردان است و اين موضوع نه تنها در کشورهاي در حال توسعه بلکه در کشورهاي توسعه يافته نيز مشاهده مي شود. فاصله دستمزد در ايران در حالي است که زنان شاغل همواره از تحصيلات بهتري نسبت به مردان برخوردار مي باشند.
بررسي ها همچنين نشان مي دهد، طي سال هاي اخير اقدام هاي ارزشمندي در جهت بسط و توسعه کارآفريني در کشور شده و به طور يقين با توجه به اينکه تفکر کارآفريني، کاري فرهنگي در ابعاد وسيع و گوناگون است سال هاي طولاني نياز است اين باور در جامعه به ويژه براي کارآفريني زنان به شکل هنجار در آيد.
براي انجام کارهاي بزرگ نياز به انسان هاي بزرگ و ارزشمندي است که از دشواري راه نهراسند و عليرغم دشواري ها همواره، به پيش روند.
کارآفريني به ويژه براي زنان نياز به حمايت و پشتيباني از سوي دولت ها دارد زيرا در غير اين صورت فقط تعداد برگزيده اي که داراي ممارست و پيگيري مضاعفي هستند مي توانند از طريق کارآفريني راهي براي حضور در بازار کسب و کار بيابند.
کارشناسان اجتماعي بر اين باورند مشارکت روزافزون زنان در امور اجتماعي و اقتصادي باعت تقويت اعتماد به نفس، استقلال و افزايش توانمندي در تصميم گيري و برخورد مناسب با رويدادها و حوادث زندگي مي شود.
افزايش خلاقيت، کارآيي و استقلال بيشتر نتيجه فعاليت زنان در مسئوليت پذيري هاي اجتماعي و اقتصادي است. کارآفريني براي زنان مي تواند منجر به تعامل اجتماعي، استقلال عمل بيشتر و در نهايت توانمندي آنها در عرصه هاي مختلف زندگي شود.
مهمترين ويژگي کارآفريني براي زنان، افزايش توان مديريتي در آنها است که شکل گيري اين ويژگي در نهايت مي تواند منجر به مسئوليت پذيري بيشتر در عرصه هاي مختلف زندگي شود.
به طور يقين افزايش روحيه کارآفريني مي تواند در نهايت منجر به افزايش توانمندي فرزندان شود که اين روحيه در نسل هاي آتي، ادامه خواهد يافت.
با توجه به نرخ ورود زنان به دانشگاه ها جذب اين تعداد نيروي تحصيلکرده در سازمان هاي دولتي که بيشتر آنها با مازاد نيروي انساني مواجه هستند، عملي نبوده و بخش خصوصي نيز با توجه به دامنه محدود فعاليتش در ايران نتوانسته است در اين زمينه موفقيت قابل توجهي بدست آورد.
با توجه به دانش و مهارتي که زنان طي سال هاي اخير فرا گرفته اند، امکان ايجاد کسب و کار به صورت فردي و يا گروهي در رشته هاي مختلف تخصصي را دارند، ايجاد تفکر کارآفريني و ورود به کسب و کار در ميان آنها باعث مي شود تا بتوانند با بهره گيري از استعدادهاي بالقوه خود، افرادي خلاق، نوآور و خودباور شوند.
يکي از راهکارهايي که مي توان زنان را در آن زمينه فعال کرد، رشته هاي مرتبط با فناوري اطلاعات و ارتباطات است. فناوري اطلاعات و ارتباطات به دليل ايجاد تحولات چشمگير در کليه فعاليت هاي اجتماعي از جمله کارآفريني، به عنوان مهمترين ابزار کارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته و کارآفريني در فناوري اطلاعات و ارتباطات نيز از سوي ديگر داراي پهنه وسيعي براي فعاليت است.
اين فناوري با توجه به منافعي که براي زنان دارد، قادر است برخورد با بسياري از چالش هاي رو در روي زنان کارآفرين را تسهيل کرده و قدرت کارآفريني آنها را افزايش دهد.
در گزارش سال 2002 مرکز کارآفريني کافمن تاکيد شده است کارآفريني زنان نقش برجسته اي در سلامت اقتصاد ملت ها دارد.
براساس تحقيق مقايسه اي ديگر در مورد فعاليت کارآفريني بين زنان و مردان در 37 کشور جهان مشخص شد، ويژگي هاي خاص هر کشور، نرخ رواج کارآفريني را در ميان زنان و مردان آن کشور تعيين مي کند، به نحوي که مشارکت زنان در کارآفريني از ميزان 6/0 در هزار در ژاپن تا 5/8 در هزار در تايلند متغير است.
براساس تحقيق ديگري، مقايسه بين کارآفريني زنان و مردان در يک نمونه از شهرهاي اروپايي در چهار بخش مختلف تجارت، توليد، خدمات و صنايع دستي صورت گرفته که نتايج آن در دو بخش تجارت و صنايع دستي نشان مي دهد کارآفريني زنان به طور عام در بخش صنايع دستي و کارآفريني مردان دربخش خدمات صورت گرفته و هر دو کمترين ميزان کارآفريني را در بخش توليد داشته اند.
ضروري است به کارآفريني که مقوله اي جوان در ايران است به طور جدي توجه شود و راهکارهايي که بتوان آن را در جامعه توسعه داد، اتخاذ کرد. ايجاد و بسط و توسعه فرهنگ کارآفريني در جامعه به ويژه براي زنان، مي تواند زمينه تحرک نيمي از جمعيت جامعه را به گونه اي فراهم کند که در نهايت توليد ملي در کشور افزايش چشمگيري يابد و معضل بيکاري مهار شود.
منبع: http://www.bazarekar.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : alirezarajabipoor
نابرابري چنين گسترده حاکي از آن است که بازار کار کشور هنوز مناسب کار زنان در ابعاد گسترده نيست و زنان به ويژه زنان داراي تحصيلات دانشگاهي با مشکلات بيشتري، براي حضور فعال در بازار کسب و کار مواجه هستند.
در چنين عرصه اي که هنوز براي فعاليت اقتصادي زنان شرايط بهبود نيافته است بنابراين زنان با تاکيد بر توانمندي هاي خود، بايد بتوانند زمنيه ايجاد کار را براي خود فراهم کنند و اين مهم نياز به سخت کوشي و پشتکار مضاعفي دارد که در زنان دور از انتظار نيست.
جامعه همواره با اشتغال زنان به گونه اي برخورد مي کند که نقش اجتماعي آنها محور نقش آنها در خانواده است بنابراين بهبود پايگاه اجتماعي آنها با توجه به اين نقش با دشواري هاي بيشتري نسبت به مردان برخوردار مي شود.
شکي نيست، زناني که در عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي فعاليت مي کنند خود را نسبت به ساير زناني که از اين موقعيت مبري هستند، متفاوت مي دانند.
جوامعي که شرايط اجتماعي در آن به گونه اي تنظيم شده که زنان با شرايط مطلوب تري بتوانند در عرصه هاي بيرون از منزل فعاليت کنند. به طور يقين زناني که در فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي مشارکت مي کنند از پويايي و کارايي بيشتري نسبت به زناني که فقط در عرصه خانه فعاليت مي کنند، برخوردار مي باشند.
موانع اشتغال و کارآفريني زنان در ايران کم نيست و براي کاهش دشواري ها در زمينه هاي
يادشده زنان بايد مصمم تر از هميشه در جستجوي راهکارهايي براي حضور فعال تر در جامعه باشند.
بررسي وضعيت اشتغال زنان نشان مي دهد، جمعيتي از زنان کشور در بخش غيررسمي با اندک دستمزد مشغول به کار هستند.
طبق نتايج طرح آمارگيري نيروي کار در زمستان سال گذشته زنان فعال در عرصه هاي اقتصادي 5/44 درصد در بخش خدمات، 1/31 درصد در بخش صنعت و 4/24 درصد در بخش کشاورزي به کار اشتغال دارند.
پژوهش هاي انجام شده در زمينه کارآفريني زنان به دليل نوپايي مبحث، بسيار محدود است و از آنجا که حتي اشتغال زنان در ايران همواره با مسائلي مواجه است. کارآفريني زنان نيز بالطبع با مسائلي متعدد در زمينه هاي فردي، اجتماعي و اقتصادي مواجه است.
ويژگي هاي شخصيتي و همچنين زمينه هاي اجتماعي از مهمترين عوامل بروز کارآفريني در ميان زنان است. اعتماد به نفس زنان مي تواند منشا حضور فعال در عرصه هاي مختلف کسب و کار باشد.
شکي نيست بخشي از زمينه هاي فردي کارآفريني در مجموعه ويژگي هاي فرد وجود دارد اما بخشي ديگر مي تواند از طريق نظام آموزشي مبتني بر ايجاد خلاقيت و نوآوري در ميان دانش آموزان، شکل بگيرد.
فرهنگ سنتي از مجموعه عواملي است که همواره مي تواند به عنوان سد و مانعي براي حضور زنان در جامعه محسوب شود، بنابراين زنان در محيط هاي اجتماعي که شرايط آن تسهيل کننده فعاليت زنان است بيش از محيط هاي سنتي، مي توانند رشد کنند.
طي سال هاي اخير نرخ باروري در جامعه ايران کاهش چشمگيري يافته(حدود 5/1 درصد) و اين در حالي است که شرايط اجتماعي براي حضور زنان در فعاليت هاي اجتماعي از جمله تحصيل بيشتر، فراهم شده است.
شکي نيست نرخ باروري رابطه معکوسي با نرخ اشتغال زنان دارد اما به طور يقين اين موضوع تمام دليل عدم حضور زنان نيست به طوري که طي دهه اخير در کشور نرخ باروري کاهش يافته اما شاهد حضور زنان در عرصه هاي اقتصادي، نيستيم.
ابعاد وسيع تر عدم مشارکت اقتصادي زنان، حاکميت تفکري است که زنان و مردان را با توجه به جنسيت آنها به کارهاي زنانه و مردانه تقسيم بندي مي کنند. بنابراين در بررسي مسائل اجتماعي مشاهده مي کنيم همواره جامعه موضوع تقسيم کار زن و مرد را به زنان تحميل مي کند بدون اينکه تعديل بيشتري در عهده دار شدن وظايف اجتماعي زنان(نظير مراقبت با کيفيت از کودکان) برعهده گيرد.
شرايط اجتماعي در برخي موارد طوري تنظيم شده که اشتغال زنان را با دشواري همراه کرده است که از آن جمله عدم امنيت اجتماعي براي حضور زنان در برخي از مشاغل است.
مقايسه درآمدي نشان مي دهد همواره دستمزد زنان در مقابل کار برابر، کمتر از مردان است و اين موضوع نه تنها در کشورهاي در حال توسعه بلکه در کشورهاي توسعه يافته نيز مشاهده مي شود. فاصله دستمزد در ايران در حالي است که زنان شاغل همواره از تحصيلات بهتري نسبت به مردان برخوردار مي باشند.
بررسي ها همچنين نشان مي دهد، طي سال هاي اخير اقدام هاي ارزشمندي در جهت بسط و توسعه کارآفريني در کشور شده و به طور يقين با توجه به اينکه تفکر کارآفريني، کاري فرهنگي در ابعاد وسيع و گوناگون است سال هاي طولاني نياز است اين باور در جامعه به ويژه براي کارآفريني زنان به شکل هنجار در آيد.
براي انجام کارهاي بزرگ نياز به انسان هاي بزرگ و ارزشمندي است که از دشواري راه نهراسند و عليرغم دشواري ها همواره، به پيش روند.
کارآفريني به ويژه براي زنان نياز به حمايت و پشتيباني از سوي دولت ها دارد زيرا در غير اين صورت فقط تعداد برگزيده اي که داراي ممارست و پيگيري مضاعفي هستند مي توانند از طريق کارآفريني راهي براي حضور در بازار کسب و کار بيابند.
کارشناسان اجتماعي بر اين باورند مشارکت روزافزون زنان در امور اجتماعي و اقتصادي باعت تقويت اعتماد به نفس، استقلال و افزايش توانمندي در تصميم گيري و برخورد مناسب با رويدادها و حوادث زندگي مي شود.
افزايش خلاقيت، کارآيي و استقلال بيشتر نتيجه فعاليت زنان در مسئوليت پذيري هاي اجتماعي و اقتصادي است. کارآفريني براي زنان مي تواند منجر به تعامل اجتماعي، استقلال عمل بيشتر و در نهايت توانمندي آنها در عرصه هاي مختلف زندگي شود.
مهمترين ويژگي کارآفريني براي زنان، افزايش توان مديريتي در آنها است که شکل گيري اين ويژگي در نهايت مي تواند منجر به مسئوليت پذيري بيشتر در عرصه هاي مختلف زندگي شود.
به طور يقين افزايش روحيه کارآفريني مي تواند در نهايت منجر به افزايش توانمندي فرزندان شود که اين روحيه در نسل هاي آتي، ادامه خواهد يافت.
با توجه به نرخ ورود زنان به دانشگاه ها جذب اين تعداد نيروي تحصيلکرده در سازمان هاي دولتي که بيشتر آنها با مازاد نيروي انساني مواجه هستند، عملي نبوده و بخش خصوصي نيز با توجه به دامنه محدود فعاليتش در ايران نتوانسته است در اين زمينه موفقيت قابل توجهي بدست آورد.
با توجه به دانش و مهارتي که زنان طي سال هاي اخير فرا گرفته اند، امکان ايجاد کسب و کار به صورت فردي و يا گروهي در رشته هاي مختلف تخصصي را دارند، ايجاد تفکر کارآفريني و ورود به کسب و کار در ميان آنها باعث مي شود تا بتوانند با بهره گيري از استعدادهاي بالقوه خود، افرادي خلاق، نوآور و خودباور شوند.
يکي از راهکارهايي که مي توان زنان را در آن زمينه فعال کرد، رشته هاي مرتبط با فناوري اطلاعات و ارتباطات است. فناوري اطلاعات و ارتباطات به دليل ايجاد تحولات چشمگير در کليه فعاليت هاي اجتماعي از جمله کارآفريني، به عنوان مهمترين ابزار کارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته و کارآفريني در فناوري اطلاعات و ارتباطات نيز از سوي ديگر داراي پهنه وسيعي براي فعاليت است.
اين فناوري با توجه به منافعي که براي زنان دارد، قادر است برخورد با بسياري از چالش هاي رو در روي زنان کارآفرين را تسهيل کرده و قدرت کارآفريني آنها را افزايش دهد.
در گزارش سال 2002 مرکز کارآفريني کافمن تاکيد شده است کارآفريني زنان نقش برجسته اي در سلامت اقتصاد ملت ها دارد.
براساس تحقيق مقايسه اي ديگر در مورد فعاليت کارآفريني بين زنان و مردان در 37 کشور جهان مشخص شد، ويژگي هاي خاص هر کشور، نرخ رواج کارآفريني را در ميان زنان و مردان آن کشور تعيين مي کند، به نحوي که مشارکت زنان در کارآفريني از ميزان 6/0 در هزار در ژاپن تا 5/8 در هزار در تايلند متغير است.
براساس تحقيق ديگري، مقايسه بين کارآفريني زنان و مردان در يک نمونه از شهرهاي اروپايي در چهار بخش مختلف تجارت، توليد، خدمات و صنايع دستي صورت گرفته که نتايج آن در دو بخش تجارت و صنايع دستي نشان مي دهد کارآفريني زنان به طور عام در بخش صنايع دستي و کارآفريني مردان دربخش خدمات صورت گرفته و هر دو کمترين ميزان کارآفريني را در بخش توليد داشته اند.
ضروري است به کارآفريني که مقوله اي جوان در ايران است به طور جدي توجه شود و راهکارهايي که بتوان آن را در جامعه توسعه داد، اتخاذ کرد. ايجاد و بسط و توسعه فرهنگ کارآفريني در جامعه به ويژه براي زنان، مي تواند زمينه تحرک نيمي از جمعيت جامعه را به گونه اي فراهم کند که در نهايت توليد ملي در کشور افزايش چشمگيري يابد و معضل بيکاري مهار شود.
منبع: http://www.bazarekar.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : alirezarajabipoor
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}